کد مطلب:77667 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:103
قاله للبرج بن مسهر الطائی و قد قال له بحیث یسمعه: «لا حكم الا لله» و كان من الخوارج. یعنی از كلام امیرالمومنین علیه السلام است كه گفت این كلام را به برج پسر مسهر از قبیله ی بنی طی، و حال آنكه گفت برج بن مسهر «لا حكم الا لله» به طوری كه می شنید امیرالمومنین سخن او را، و او از خوارج بود و مردی بود شاعر، و این سخن را بر زد حضرت امیرالمومنین گفتند طائفه ی خوارج، درباره ی قرارداد حكمین در جنگ صفین، و تفصیل آن در پیشتر گذشت: «اسكت قبحك الله یا اثرم! فو الله لقد ظهر الحق فكنت فیه ضئیلا شخصك، خفیا صوتك، حتی اذا نعر الباطل و نجمت نجوم قرن الماعز.» یعنی گفت امیرالمومنین به برج خارجی كه ساكت شو و سخن مگو، دور گرداند تو را خدای تعالی از خیر و رحمت! یا اینكه بگرداند خدا تو را به صورت قبیح در دنیا و آخرت، ای دندانهای پیش اوفتاده! و به تقریب اوفتادن دندانهای پیش او قبیح المنظر بود. پس سوگند به خدا، كه به تحقیق ظاهر و آشكار گشت خلیفه ی بحق كه امیرالمومنین باشد، پس بودی تو در میان لشكر او در حالتی كه پنهان بود جسم و شبه (شبح) تو از نظر مردم، یعنی از حقارت رتبه كسی تو را در نظر درنمی آورد، و مخفی بود او از تو، یعنی از بی عرضگی كسی گوش به آواز تو نمی داد، تا آنكه نعره زد و فریاد كرد سر عسكر باطل [صفحه 812] كه معاویه باشد، یعنی شهرت كرد آوازه ی دولت و سلطنت او. تو طلوع كردی و سر از خاك جفا برآوردی، مانند طلوع كردن و ظاهر شدن شاخ بز بناگاه به اندك وقتی، و جری ء شدن به گفتن از این مقوله سخنان. [صفحه 813]
و من كلام له علیه السلام
صفحه 812، 813.